• صفحه اصلی
  • جوایز
  • فیلم
    • فیلموگرافی
    • فیلم مستند
      • زمزمه هاي بي نام و نشان
      • اين سخن آبي است
      • بي بي تاب
      • سفرنامه صبا
      • امه خانم
      • سپيده علم كشيده
      • بعد از اتفاق
      • چرخ گردون
      • بدون عنوان
      • زمين گرفت
      • تیزر مستند به کجا می رویم؟
    • فیلم داستانی
      • قصه مرا پاياني نيست
      • مينا
    • فیلم آموزشی
      • رويش
      • جور ديگر ديدن
      • پدر مادر چرا؟
      • كم كاري تيروئيد
      • سيگار
      • آمادابلام شكوه هيماليا
      • فرآیند پذیرش تا ترخیص
    • انيميشن
      • مراقب باش كوچولو
      • سيا گالش
      • تصادف
      • ماه مهر
      • آمادگی خانواده در برابر خطر سیل
    • فیلم سینمائی
      • فیلم کاتی وستاره
  • تیزر
    • رئال
      • ساده
        • فروشگاه رفاه
        • طرح سیم کارت جوانان
        • سالن مخابرات
        • بهزیستی
      • پرفشنال
        • تلوان
        • داماش
        • کلاه ایمنی
        • لباس روشن
        • برنامه ریزی سفر
        • مجوز تابلوی تبلیغاتی
        • پخش سید
        • رستوران نگین شمال
        • مبل سعید
    • انیمیشن
      • 2بعدی
        • تلوان
      • 3بعدی
        • تیزر هواپیمایی غزال
      • پیکسلیشن
        • مبل ایرونی
    • کپشن آگهی
      • نادری
      • پرداخت قبوض مخابرات
      • تلوان ماده 71
      • پذیرش نمایندگی تلوان
    • آرم استیشن
      • آرم تلوان
      • آرم 3بعدی تلوان
    • گزارش آگهی
      • مخابرات1818
      • مسابقه وسایل پرنده
    • وله
  • ساير فعاليت ها
    • گرافیک محیطی
    • پوستر و طرح جلد
    • صفحه آرایی کتاب و مجله
    • آرم و بسته بندی
  • درباره ما
  • همكاران
    • نادر معصومي
    • فرهاد ربيعي
    • مهرداد اثيمي
  • ارتباط با ما
  • کلیپ
    • دورگردون
    • استفاده از کلاه ایمنی
    • استفاده از لباس های رنگ روشن در شب
    • برنامه ریزی قبل از سفر
صفحه اصلي / آرشيو خبرها / سفربه سرزمین سفید
سفربه سرزمین سفید
۱۳۹۲ نهم دي

tatar 010 (2).JPG

  

    سفربه سرزمین سفید

 به بهانه حضور درجشنواره بین المللی فیلم کشورهای مسلمان کازان-تاتارستان روسیه

           در اینترنت و نقشه های فارسی مرکز جمهوری تاتارستان روسیه را "قازان" می نویسنداما مادر طول سفرمان مثل روسها "کازان "می گفتیم.تاتارستان جمهوری مسلمان نشین روسیه است و در بخش شرقی روسیه قرار داردو حدود 800 کیلومتر با مسکو  فاصله دارد. کازان به عنوان یک شهر دانشگاهی هم مشهور است  و از ملیتهای مختلف دانشجو دارد. بعد از مسکو و سن پترزبورگ، کازان سومین شهر مهم روسیه است.در واقع اگر سن پترز بورگ نماد فرهنگ غربی و اروپایی روسیه است ،کازان بخش فرهنگ  شرقی سرزمین پهناورروسیه را نمایندگی میکند.

جشنواره بین المللی فیلم کشورهای مسلمان هرساله درماه سپتامبر (شهریور)در این شهر زیبا برگزار میشود و امسال نهمین دوره این جشنواره بود که همانند سالهای گذشته سینمای ایران حضور ی چشمگیر در بخشهای مختلف جشنواره داشت.جشنواره کازان یک جشنواره عمومی است وبخشهای سینمایی ،مستند بلند،داستانی کوتاه ،مستند کوتاه و انیمیشن دارد.دراین دوره مجموعا 8 فیلم از ایران در بخشهای مختلف انتخاب شده بود. من به عنوان تهیه کننده ازسوی جشنواره دعوت شده بودم و دوقسمت از مجموعه عروسی اقوام در بخش مستندهای بلندجشنواره حضور داشت .البته تاروز قبل از نمایش نمیدانستیم کدام قسمتهاست !چون در کاتلوگ مشخصات فیلم اسب بارانی-عروسی کاشان درج شده بود  با عکسهای مربوط به بخش عروسی چابهار و همینطور عکس یک بابایی   به عنوان کارگردان چاپ شده بود  که زیرش نوشته بودند رضا مجلسی !وسرانجام دوقسمت :تارو تار(عروسی بندر ترکمن )کار نادر معصومی و عروسی در چابهار کار محمد علی هاشم زهی به نمایش درآمد... این کاستی ها  در جاهای دیگر هم بود و ظاهرا دلیلش آن بود که تیم برگزار کننده اولین بار از تیم باتجربه قبلی بخش اجرایی جشنواره را بعهده گرفته بودند.

سیستم بوروکراسی روسیه بسیار پیچیده و دست و پاگیر است.حتی خیلی دردسرساز تر از کشور ما.وجدیت روسها در رعایت مو به موی این موازین در طول سفربه  سوژه جوک و خنده برای ما  تبدیل شده بود. دعوتنامه ماو همچنین ویزای ما با درخواست جشنواره و از روسیه صادر شده بودو ما دعوت شدگان ایرانی که تعدامان به 8 نفر میرسید   باید به سفارت  روسیه مراجعه میکردیم و با ارائه شماره مرجع برای گرفتن ویزااقدام میکردیم.با توجه به اینکه کنسولگری روسیه در رشت هم فعال است روز موعود به آنجا مراجعه کردم با این امیدکه دیگر یک سفر اجباری برای گرفتن ویزا به تهران نداشته باشم.کارمند کنسولگری پس ازبررسی و تماس با سفارت روسیه در تهران تایید کرد که ویزای ما آماده است امابرا ی گرفتنش  باید به تهران بروم!!گفتم وقتی مجوز صدور ویزا به سفارت شمادر تهران  رسیده خب چرا همینجا صادر نمی کنید؟.گفت که در کامپیوتر مانیست! واگر میخواهید از اینجا صادر کنیم بایداز  جشنواره بخواهید که جشنواره از وزارت فرهنگ روسیه بخواهد که وزارت فرهنگ روسیه از وزارت خارجه روسیه بخواهد که وزارت خارجه روسیه برای ما ایمیل کند که ما میتوانیم همینجا ویزا ی شمارا صادر کنیم!!بحث کردن بی فایده بود و راهی تهران شدم... 

برای رسیدن به کازان دو پرواز در پیش داشتیم.پرواز تهران به مسکو و پس از یک توقف چند ساعته در فرودگاه شرمیدوف مسکو باید با پرواز دیگراز مسکو به کازان میرفتیم.در طول مسیر مامسافران جشنواره کم کم همدیگر را پیدا کردیم. از جمله داریوش مهرجویی که به عنوان داور جشنواره با ما همراه بود و وقتی با او از نزدیک آشنا شدیم دریافتیم که چقدر شیرین ودوست داشتنی  است . درست مثل کاراکترهای  فیلمهایش شلوغ وطنازو بذله گو.هتل محل اقامت داوران جای دیگری بود و مهرجویی  بیشتر وقتش برای دیدن فیلمهای جشنواره صرف میشد اما در طول 8 روزی که در کازان بودیم هر وقت فرصتی میافت به نزد مامیامد وبا بچه های تیم ایرانی سر میکرد.

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مردم  روسیه  سالهای سخت و پر مشقتی را سپری کردند.سالهای رشد بی رویه فساد و بی قانونی و تسلط مافیای روس در سراسر کشور. به گفته آقای فردوسی  استاد ایرانی مقیم کازان  کار به جایی رسیده بود که جمعیت روسیه مهاجرت معکوس را برگزیده بوند و بدلیل فروپاشی اقتصادی،  شهرها خالی و خالی تر میشد و هرروز بیشتر جای جولان باندهای فسادمیشد. حتی در جاهایی از شهرها مجرمان و خلاف کاران آشکارا با اسلحه گشت میزدند و پلیس هم  تنها نظاره گر بود.یلتسین با همه اتکایش به غرب   نتوانست سر و سامانی به کشور بدهد اما با روی کار آمدن پوتین یکباره تاریخ روسیه در مسیر جدیدی قرار گرفت. بساط مافیا ی روس که قدرتش به جایی رسیده بود که علنا ساختمانهای مشخصی را پایگاه فعالیت خود کرده بودند یک شبه برچیده شد. حتی تمام میز و صندلی  ها  هم از آن ساختمانها تخلیه شد و تنها دیوارهای خالی ماند!. یک شب مردم روسیه خوابیدند و صبح که از خواب بیدار شدنددیگر هیچ نشانی از مافیا و قدرتش وجود نداشت.البته حداقل در آن سطح وسیع و  قدرت آشکارش. بنابراین نظم و انظباط و تولید به روسیه برگشت وغرور ملی روسها دوباره برآمد.( و این غرور و تبختر و ناسیونالیسم روسی موضوع بارزی است که میتوان در همه رفتارروس ها مشاهده کرد.) اینست که هنوز هم پوتین محبوبیت زیادی در بین مردم روسیه دارد .والبته روز به روز وضعیت اقتصادی روسیه بهتر میشود.درست یکماه قبل از برگزاری جشنواره، المپیک دانشجویان جهان در کازان برگزار شده و فرودگاه جدیدش هم همزمان با این رویداد جهانی افتتاح شده بود.و درست یکماه بعدش جشنواره بین المللی فیلم کشورهای مسلمان.البته بخاطر برگزاری  المپیک بودجه جشنواره فیلم امسال تحلیل رفته بود.گویا سالهای پیش همه را با لیموزین برای افتتاحیه و اختتامیه برده بودند اما مارابا اتوبوس کنار فرش قرمز پیاده کردند!

اما ازطرف دیگر انصافا مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره با مدیریت بسیار خوبی برگزار شد.همینطور نمایش فیلمها که  کیفیت مناسبی داشت . بجز دوبله همزمان روسی در هنگام نمایش فیلمهای خارجی که  توسط تنها یک دوبلور زن انجام میشد ، با صدای زیری که واقعا روی اعصاب را ه میرفت! برای ما استقبال تماشاگران از فیلمهای ایرانی بسیار شگفت آور بود.البته این را در جشنواره های دیگر هم تجربه کرده بودم. یکی از مدیران اجرایی یکی از جشنواره های اروپایی میگفت وقتی فیلمی از ایران میرسد همه ما حساب ویژه ای برایش باز میکنیم. سالها برخی منتقدان  میگفتند این اقبال جهان به سینمای ایران بزودی فروکش میکند و این هم یک جور مداروپایی است که هرچند  سال به یک کشورجهان سومی  عنایت میکنند اما با گذشت بیش از یک دهه میبینیم که نه تنها این اتفاق نیفتاده بلکه تماشاگر غربی کمی از ما هم جلوتر ایستاده و چندان دنبال نام های آشنا در میان بازیگران و کارگردانان نیستند و به سینمای ایران به عنوان یک جریان اصیل سینمایی توجه دارند. در همین جشنواره گاهی  استقبال از فیلمهای ایرانی حتی بیش  از فیلمهای روسی بود و هنگام نمایش فیلم ها ی مابدلیل پر شدن ظرفیت سالن خیلیها  روی زمین مینشستند و فیلمها را تماشا میکردند. در زمان پرسش و پاسخ و کنفرانس خبری هم این  شیفتگی و علاقه مشهود بود.اما یک سوال را دائما از ما فیلمسازان مستند ایرانی میپرسیدند که آیا این فیلم شما واقعیت دارد؟!بارها این سوال از ما پرسیده شد و ما هر بارمجبور به  توضیح دوباره بودیم.قضیه این است که در غرب سینمای مستند را بیشتربا فیلمهای مستند محض و یا مستند های مشاهده گر میشناسند. ساختارتصویری  استلیزه مستند های ایرانی  برایشان همواره جای سوال است . از من هم بعد از نمایش فیلم ،هم در کنفر انس خبری ،هم در مصاحبه تلویزیونی و هم مصاحبه با رادیوی سراسری روسیه یک  سوال واحد را پرسیدند!:این فیلمها واقعی هستند؟!و خودشان هم خنده شان میگرفت و قت پرسیدن از بس این سوال را تکرار کرده بودند!جواب من این بود که اینها همه واقعیت دارند،عروسی واقعی است ،آدمها و لباسها واقعی هستند اما مستند های ما فقط مشاهده گر نیستند ،بلکه واقعیت را فعال میکنندوفیلمساز از این طریق نگاه خود و تفسیر و تاویل خودش را از واقعیت ارائه میدهد. این اتفاق حتی در فیلمهای مستند محض وحتی مستند های خبری هم بطور نسبی وجود دارد...ما واقعیت مطلق نداریم و... والبته نمیدانم این مترجمین تاجیک ما چقدراین  مفهوم را توانستند منتقل کنند!

صحبت از مترجمین تاجیک شد که با آن لهجه شیرین فارسی دری وظیفه همراهی مارا در طول جشنواره داشتندوالبته در بازارها و مراکز خرید  هم    مارا همراهی میکردند!این مترجمین دانشجویانی بودند  که جشنواره برایشان هیچ مواجبی در نظر نگرفته بود و خودشان داوطلبانه پذیرفته بودند که مارا همراهی کنند.والبته گاهی خودشان چیزهایی به عنوان ترجمه میگفتند که چندان ربطی به حرفهای ما نداشت!مثل زمانی که محمد علی هاشم زهی به دلیل پخش نسخه بازبینی فیلمش ناراحت شد و اعتراض کرد اما مترجم خوش قلب تاجیک چون فکر کرد ممکن است خوب نباشد جملاتی به تعارف و تهنیت از طرف او گفت و ازاینکه  جشنواره خیلی خوب است و خیلی خوش  میگذرد ،تشکر کرد!

هاشم زهی گویا از یکی از همین بچه های تاجیک پرسیده بود میتوانی اسم چند شاعر ایرانی را نام ببری که گفته بود نه،بعد پرسد شاعران کشور خودت را میشناسی؟ گفته بود  آری..حافظ، سعدی، مولانا، جامی..!!!

تفاوت های معنایی زبان گاهی موجب شوخی و مزاح هم میشد.مثلا تاجیک ها به تئاتر می گویند مسخره بازی!که در بطن  خودمفهوم به سخره گرفتن زندگی را دارد اما برای ما ایرانیها تعبیر ی دیگر دارد. نمی شود به کسی که فوق لیسانس ادبیات نمایشی دارد بگوییم طرف کارشناسی ارشد مسخره بازی دارد!

روسیه بعد از فروپاشی هزینه هایی را که بواسطه ی تفکر ایدو ئولوژیکش در سراسر دنیا صرف میکرد حذف کرده و حالا به درون خودش رجوع کرده است.امروزه زندگی مردم از یک رفاه نسبی برخوردار است و در این شرایط است که جشنواره فیلمهای کشورهای مسلمان را روسیه برگزار میکند ! یعنی روسیه  با تغییر شیوه از تسلط سیاسی و نظامی بر اقمار خود به کارهای زیر بنایی و فرهنگی برای نفوذ در ملتهای همجوارو اقوام مختلف رو آورده است.یک ویژگی قابل تحسین ملت روس برخلاف ما ایرانی ها اینست که هیچ گاه در طول تاریخ داشته های خود را بدور نینداخته و بکلی گذشته خود را انکار نمی کنند بلکه با تامل بر تجربه تاریخی راه درست تری برمی گزینند.هنوز در شهرهای روسیه مجسمه های لنین و ماکسیم گورکی دیده میشود اگرچه تندیسهای استالین در روسیه جدید جایی ندارد. آرم داس و چکش ارتش سرخ هنوز روی کلاه ارتشی ها وجود دارد .یک روز به دعوت دکتر فردوسی استاد زبان فارسی دانشگاه دولتی کازان به کلاس زبان فارسی دانشگاه رفتیم تا دیداری با دانشجویان ترم اول  آن  داشته باشیم.

دکتر فردوسی به ما گفت که دانشگاه کازان 207 سال پیش تاسیس شده است !(قدمت دانشگاه تهران قدیمی ترین دانشگاه ایران 70 سال است)حتی ساختمان مرکزی دانشگاه همان بنای 200 و چند ساله است .البته آن زمان روسیه تزاری بود و دانشگاه به شکل مدرن وجود نداشت اما  تغییر سیستم موجب نشد که همه چیز بکلی ویران شده و از نو ساخته شود. کاری که تقریبا به یک روال عادی برای ما ایرانیان تبدیل شده است. رویکردی که نه تنها در معماری و سیمای شهر ها داشته ایم بلکه درمقاطع مختلف تاریخی و در  همه عرصه های فرهنگی و اجتماعی هم بکلی گذشته را بی ارزش قلمداد کرده و  به کناری  نهاده و پذیرای فرهنگ بیگانه شده ایم. ما قرنها پیش دانشگاه جندی شاپور داشته ایم اما تاریخ تاسیس دانشگاه جندی شاپور اهواز به دهه 40 شمسی برمیگردد.از صدر اسلام ایرانیها کار دیوان خلفای عرب را بعهده داشته اند و سیستم  اداری و حکومتی ما قدمتی چند هزار ساله دارد اما پیش نویس قانون اساسی ما از روی قانون اساسی فرانسه نوشته شده است...بگذریم .

در طی روزهای اقامت ما در کازان دوستان کنسولگری ایران هم در کنار ما بودند و از همان لحظه ورود ما در فرودگاه به استقبال آمدند. یک روز هم مارا به گردش علمی! بردند و به میهمانی شام در یک رستوران اسلامی دعوت کردند. اما لازم است انتقادی را که به خود آنها هم مستقیما گفته ام ،ذکر کنم. حضور ده روزه یک تیم هنرمند ایرانی آن هم با هزینه کشور میزبان  فرصتی باارزش برای بخش فرهنگی کنسولگری ما و همینطور رایزنی فرهنگی ما در کشورهای دیگر فراهم میکند که حداقل یک برنامه ویژه برای ایرانیان مقیم و دانشجویان ایرانی با حضور هنرمندان مدعو برگزار کنند . فرصتی درخور و تقریبا بدون هزینه برای بخشهای فرهنگی ایران در چنیین کشورهایی که متاسفانه به راحتی ازدست میرود. بهرحال از بخشهای فرهنگی رسمی و دولتی ما در دیگر کشورها انتظار میرود چنین فرصتهایی را مغتنم بداننداما اغلب چندان تمایلی برای چنین فعالیت هایی نشان نمی دهندوگو یا دغدغه اصلی شان  آن است  که موازین داخل کشور در آنجا هم رعایت شود .

روز اول که وارد کازان شدیم همه معتقد بودیم که  ده روز خیلی طولانیست و چطور باید بگذرد اما جشنواره آنقدر گرم و صمیمی بود و شهر کازان آنقدر زیبا و دیدنی که ما گذشت روزها را احساس نکردیم.اگرچه  بدلیل کمبود بودجه جشنواره برنامه های جانبی آن مثل سالهای گذشته پرو پیمان نبود. مثلا سال گذشته میهمانان را برای بازدید ازرود  ولگا برده بودندکه آنطور که میگفتند برخی جاها عرض رودخانه به 40 کیلومتر میرسد!اما امسال به یک تور داخل شهری و بازدید از منطقه کرملین بسنده کرده بودند. کرملین به منطقه دولتی فدراسیون روسیه اطلاق می شودکه تمام وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی در آنجا مستقر هستند  و مرکز هر جمهوری یک منطقه کرملین دارد با بناهای مشابه کرملین در شهر مسکو.تجمع مراکز دولتی و حتی مقر ریاست جمهوری در منطقه کرملین  برای سیستم مدیریت دولتی بسیار کارساز است و جلوی اتلاف هزینه و سردر گمی مردم را میگیرد .در کرملین شهر کازان بنای مسجد زیبای قل شریف هم از چشم اندازهای زیبا و تحسین برانگیز شهر محسوب می شود.

  چیزیکه در اولین نگاه در شهر کازان به چشم میخورد زیبایی و نظافت شهری بودو البته پاکی رودخانه ای که دریاچه ا ی را در مرکز شهر تشکیل میدهد.ومقایسه تاسف بار آن با رودخانه های گیلان و دو رودخانه فناشده داخل شهر رشت که معلوم نیس بلاخره چه زمانی باید نجات آنها شروع شود؟...باز هم بگذریم !

روز اختتامیه جشنواره همانند سالهای گذشته سینمای ایران هم سهم خود را داشت و سه جایزه نصیب  ایران شد.جایزه بهترین فیلمنامه به مرجان اشرفی زاده و ...و جایزه بهترین بازیگر زن به خانم معصومه قاسمی پور(بازیگر جوان لنگرودی ساکن تهران ) برای فیلم نامه های خیس (کار مرجان اشرفی زاده) اهدا شد و فیلم انیمیشن سه بعدی "ماسوله " ساخته انیماتور شناخته شده ایران  بهرام عظیمی جایزه بهترین فیلم انیمیشن جشنواره را نصیب خود کرد.

در هنگام بازگشت برگه ای را که در ورودی مرز پلیس فرودگاه روسیه به ما داده بود و میگفتند در صورت مفقود شدنش با دردسر مواجه خواهیم شد و ما در طول سفر با دل و جان از آن برگه مراقبت کرده بودیم ! دوباره به  پلیس گذرنامه روسیه  تحویل دادیم و نفس راحتی کشیدیم!این برگه سفید زمان و مکان اقامت مسافر رادر  مشخص میکند یعنی مسافری که به روسیه میرود مختار نیست به هر شهر ی که دلش میخواهد سفر کند.به همین دلیل بود که هنگام گرفتن ویزا با درخواست ما که می  خواستیم دو سه روز بعد از جشنواره در مسیر برگشت در مسکو بمانیم موافقت نشدو ویزای ما درست مطابق  روزهای جشنواره وبرای شهر کازان صادر شده بود .این هم یکی دیکر از سنتهای دوره کمونیسم بود که سیستم امنیتی می کوشد کاملا برحضور فرد خارجی تسلط داشته باشد.بهرحال همانند چند سفردیگری که قبلا از مسیر مسکو به کشورهای اروپایی رفتم باز هم فرصت نکردم که از فرودگاه خارج شوم و شهر مسکو را ببینم. شاید وقتی دیگر.بعد از نمایش دوقسمت از مجموعه عروسی اقوام در جشنواره در جواب این سوال که بقیه قسمتهای مجموعه را کجا می توان دیدگفتم امیدوارم در سال اینده چند قسمت دیگر آن در همین جشنواره  به نمایش درآیدتا ببینید!امیدوارم در آن صورت بتوانم شهر مسکو را هم ببینم!

   

 

 

 

 

    

 

 فیلموگرافی
 فیلم مستند
 فیلم داستانی
  فیلم آموزشی
 انيميشن
 تیزر
پیوندهای مرتبط
 خانه فرهنگ گيلان
 انجمن مستند سازان سینمای ایران
 خانه سینماگران جوان
 پایگاه خبری فیلم کوتاه
 سوره
  پايگاه اطلاع رساني فيلم كوتاه ﴿سينما فردا﴾
 كانون سینماگران جوان
 بنیاد سینمایی فارابی
 جشنواره فیلم فجر
 انجمن سینمای جوانان ایران
 جشنواره فيلم مستند ايران ،سينما حقيقت
 موسسه رسانه های تصویری
  • صفحه اصلی
  • جوایز
  • فیلم
  • تیزر
  • ساير فعاليت ها
  • درباره ما
  • همكاران
  • ارتباط با ما
  • کلیپ
کلیه حقوق این وب سایت برای شرکت فیلم سازی راش فیلم محفوظ می باشد. طراحی و اجرا : سها سامانه